خلاصه خوبه دیگه کلا...

ساخت وبلاگ

دلم میخواد بعد این همه مدتی که گذشته و این همه اتفاقایی که افتاده یه نوشته ای بزارم اینجا که بمونه برای همیشه ی عمرم...

هیچ وقت فکرنمیکردم دوست داشتن یه ادم خارج از خونواده م بتونه برام انقدر جدی و عمیق بشه...همیشه به عشق و علاقه و این جور چیزا خوشبین بودم ولی در بهترین سطحش فکر میکردم بازم تنوع طلبی و خوشگذرونی اهمیت بیشتری داره و احتمالا تعهد مسئله جدی ای نیست تو رابطه،ولی اخیرا فهمیدم که ما (حداقل جنس زن)خواسته وناخواسته برمینای طبیعتمون به کسی که دوستش دارم تعهد میدیم که کنارش بمونیم و اصلا حال خب خودمونم تو همین تعهده و اینجوری اروم تریم...

من این روزا عمیق ترین شکل علاقه مند شدن به یه آدم رو دارم با تک تک سلولام و تو عمیق ترین جای قلبم حس میکنم.توجه به تک تک رفتارا و حرکات یه ادم دیگه ..این که چه حرفی میزنه و چه کاری انجام میدهخیلی لذت بخشه

..مسابقه گذاشتن با خودم که بتونم رفتار  بعدیش رو پیش بینی کنم ،از کشفیات جدید منه.این که ترک موتورش بشینیو با خودت بگی به نظرم الان اینجا میخواد بپیچه و احتمالا قصدش اینه که بعد چراغ قرمز با فلان ماشین یا موتوری کل کل کنه،وهمینم بشه و تو به مغزت برنده شی خیلی حال خوبیه.

این که یهو به خودت بیای ببینی تیکه کلامای یه نفر تو زبونت افتاده یا مثل اون راه میری و سعی میکنی تا جایی که بشه اونو تو خودت بسازی که همیشه باهات باشه حس قشنگیه.

از یه جایی به بعدم کلا ادم به خیلی چیزا دیگه از ته دل نمیخنده انگار یعنی نه که نخوادا دیگه براش خنده دار نیست ولی بودن یه ادمی کنارت که دقیقا باعث میشه یهو بلند بلند بخندی و برگردی به حال خوبی که فکر میکردی تموم شده خیلی عالیه.

خلاصه خوبه دیگه کلا...

 

حرف های ممنوعه...
ما را در سایت حرف های ممنوعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahboobeab00a بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 21:06