مهسا اکبری

دیشب اولین حقوق کامل و خالص زندگیم رو از خانم اکبری گرفتم.خیلی ذوق زده شدم و خیلی رفتم تو فکر البته.چه جوری میشه که یه آدم میاد تو زندگیت که اولین چیز های مهمت گره میخوره به اون ادم و بودنش...اولین داستان چاپ شده م.اولین دستمزد خالص زندگیم...

خیلی باحاله ها...خیلی...امروز واسه اولین بار ترسیدم از این که اگه یه روز خانم اکبری رو نداشته باشم چی میشه...من تا بحال جز ترس از دست دادن مامانم از هیچ از دست دادن دیگه ای نترسیده بودم ولی امروز ترسیدم...

حرف های ممنوعه...